چهار روز از آغاز اعتصاب غذای نازنین زاغری رتکلیف، زندانی سیاسی دو تابعیتی محبوس در زندان اوین میگذرد. او شنبه ۲۵ خرداد/ ۱۵ ژوئن، همزمان با پنجمین سالگرد تولد فرزندش این اعتصاب را در اعتراض به ادامه بازداشتاش آغاز کرد. ریچارد رتکلیف، همسر نازنین زاغری نیز همچنان به تحصن و اعتصاب غذا در برابر سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن ادامه میدهد. او در گفتوگویی با بخش انگلیسی «زمانه» به تشریح وضعیت همسرش پرداخت.
ریچارد رتکلیف در برابر سفارت جمهوری اسلامی در لندن؛ روی تابلو نوشته شده: «گرسنگی برای عدالت»
ریچارد رتکلیف در همراهی با همسرش نازنین در مقابل سفارت ایران در لندن چادر زده و شب را در آنجا سپری میکند. پدر و مادر و برخی دوستان او نیز همراه او شدهاند.
ریچارد رتکلیف در رابطه با دلیل اعتصاب خانم زاغری گفت:
«نازنین به مقامات زندان گفته بود که اگر تا زمان تولد گابریلا (دخترمان) راهی برای حل پرونده او پیدا نکنند، دست به اعتصاب غذا خواهد زد. گابریلا بازهم تولد دیگری را جدا از والدینش سپری کرد و این محرکی برای اعتصاب غذای او بود.»
نازنین زاغری شهروند ایرانی-بریتانیایی که توسط مقامهای ایرانی به پنج سال زندان محکوم شده است، پیش از این هم اعتصاب غذا کرده بود. نازنین زاغری ژانویه سال ۲۰۱۹ در اعتراض به ممانعت مسوولان زندان از دسترسی به درمان پزشکی به مدت چند روز دست به اعتصاب غذا زده بود.
ریچارد رتکلیف گفت که باخودش عهد بسته بود که اگر همسرش بار دیگر اعتصاب غذا کند، نازنین را تنها نگذارد و به او ملحق شود: «این اعتصاب را در برابر عموم و در مقابل سفارت ایران انجام میدهم تا رنجی که همسرم میبرد، در سکوت نباشد».
رتکلیف به صورت تلفنی با همسرش در زندان در تماس بوده و خانم زاغری به او گفته است که دیگر زندانیان از او مراقبت میکنند.
او گفت که نرگس محمدی با مادر نازنین تماس گرفته و گفته است که آنها مراقب نازنین هستند.
نرگس محمدی نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر است که او هم در زندان اوین به سر میبرد.
همراهان رتکلیف در تحصن در برابر سفارت جمهوری اسلامی در لندن
نازنین زاغری همراه فرزند دو سالهاش برای دیدار خانواده به ایران آمده بود که ۱۵ فروردین ۱۳۹۵، نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران او را هنگام خروج از ایران در فرودگاه خمینی تهران بازداشت کردند. گابریلا دختر نازنین و ریچارد اکنون پنج ساله شده است.
ریچارد رتکلیف گفت: «با گابریلا صحبت کردم و چادری ( را که شب در آن میخوابم) نشانش دادم و به او قول دادم تا وقتی همه این ماجراها تمام شد با هم به کمپینگ برویم و چادر بزنیم.»
برپا کردن چادر توسط رتکلیف و همراهانش واقامت شبانه روزی آنها در برابر سفارت، سفیر و کارمندان سفارت ایران در لندن را ناخشنود کرده است.
حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در لندن با انتشار پیامی در توییتر نوشت: «رتکلیف و همراهان در روز چهارم جلوی درب سفارت تجمع کرده و پیادهرو مسدود است. خبرنگاران ، منوتو و ایران اینترنشنال از افرادی که از سفارت وارد و خارج میشوند فیلم گرفته و پخش میکنند. تردد از درب اصلی تقریبا غیر ممکن شده و ملاقاتها به سفارت لغو شدهاند.»
به گفته رتکلیف مقامهای ایرانی تاکنون با وی تماسی نگرفتهاند، روز اول اعتصاب غذا چندین بار به پلیس زنگ زده اند، روز دوم در رسانه های اجتماعی از این مساله ابراز نارضایتی کرده اند و بعد هم اطراف چادر را نرده کشیده اند. اما آنها تا کنون با او صحبت نکردهاند: «در سه سال گذشته و از زمانیکه نازنین ناعادلانه بازداشت شد، هیچ دیپلمات ایرانیای حاضر به ملاقات با من نشده است.»
نازنین زاغری بیش از نیمی از حکم پنج سال حبس خود را تحمل کرده و مشمول قانون آزادی مشروط میشود. درخواست آزادی مشروط او به دادستانی تهران ارائه شده اما ترتیب اثری به آن داده نمیشود.
رتکلیف در برابر سفارت جمهوری اسلامی در لندن
از ریچارد رتکلیف پرسیدیم که آیا تنش های اخیر پیرامون ایران ممکن است بر پرونده نازنین تاثیری داشته باشد؟ او گفت: «به صورت بالقوه ممکن است اما صحبت در این مورد دشوار است و آنچه که در حال حاضر اهمیت دارد این است که در این مسیر خواستههایمان را به صورت روشن و مستحکم داشته باشیم، لازم است که نازنین به خانه برگردد.»
ایران به تازگی نزار زکا شهروند لبنانی را که دارای اقامت دایم آمریکا نیز هست، پس ازچهار سال آزاد کرد و او به لبنان بازگشت.
ریچارد رتکلیف در پاسخ به سوال زمانه در این رابطه آزادی زکا را نشانه ای مثبت دانست و گفت: «تحت تاثیر سخنان آقای زکا مبنی بر این که دیگران هم نباید در زندان بمانند قرار گرفتم. دیگر کشورها نیز باید این مساله را روشن کنند که دیپلماسی گروگان گیری ایران باید متوقف شود.»
مقامات جمهوری اسلامی نازنین زاغری-رتکلیف را متهم به «تلاش برای توطئه و براندازی نظام» کردهاند. این اتهام همواره از سوی خانم زاغری و خانوادهاش رد شده است.
نازنین زاغری برای بنیاد تامسون رویترز کار میکرده که بخش فعالیتهای خیریه این سازمان است.
A British Couple go on Hunger Strike to object 1000 days of Imprisonment of the Wife in Iran
Richard Ratcliffe has started a hunger strike outside the Iranian Embassy in London in solidarity with his striking wife, Nazanin Zaghari-Ratcliffe, who has spent more than a 1000 day in an Iranian prison
Richard Ratcliffe outside the Iranian embassy in London, where he is maintaining a hunger strike and vigil
Ratcliffe started his hunger strike on Saturday 15 June and says he will go on as long as he can. His wife is a British-Iranian dual citizen who has been detained in Iran since 3 April 2016 on political charges. Negotiations between Iran and the United Kingdom have not yet lead to her release and many believe she is being kept as a diplomatic hostage by Iran
Richard Ratcliffe explains that his wife is on hunger strike to protest the fact that she is being unlawfully kept in prison apart from her daughter, Gabriella: “Nazanin had warned the prison authorities that she would go on hunger strike after Gabriella’s birthday if they did not find a way to solve her case, and Gabriella spent another birthday separated from her parents
Richard Ratcliffe is concerned that the suffering of his wife is happening behind bars in an Iranian prison with no one to witnesses such suffering; it is as such that he has decided to join his wife by refusing food
“I promised myself that if she went on hunger strike again, I would not leave her alone, but would also join in. And I would do it in front of the Iranian Embassy in public so that her suffering was not silenced.” Ratcliffe added
Nazanin Zaghari-Ratcliffe and Gabriella, her child who is being kept away from her mother in Iran
In January 2019, Nazanin Zaghari-Ratcliffe went on a three-day hunger strike to protest against being denied medical care in prison
“I spoke to Nazanin this morning – she said she was feeling weak and had been to the prison clinic for low blood pressure. She said the other prisoners had been looking after her. Narges Mohammadi had called Nazanin’s mother to say that they would look after her.” Richard Ratcliffe told to Zamaneh
Nazanin Zaghari-Ratcliffe, who worked for the Thomson Reuters Foundation was sentenced to five years imprisonment in 2016. She has been accused of plotting against the Islamic Republic of Iran. She has denied all charges against her. he was arrested three years ago when attempting to return from Iran to the UK after a family visit. She has been separated from Gabriella, her four-year-old daughter. During her time in jail, her young daughter has not been allowed to leave Iran to return to her father in the UK
“I spoke to Gabriella yesterday – and showed her the tent, and promised her we would go camping in it together when all this is over. Nazanin also told her yesterday that she had started the strike – which confused her – but Nazanin promised it would soon be over.” Ratcliffe said
Nazanin’s husbands said during the three years his wife has been imprisoned, he had never received any information or response from Iranian diplomats based in London. The same goes for the current hunger strike that is being staged in front of the Islamic Republic of Iran’s Embassy in London
“No contact from Iranian officials. On day one, they called the police on us a couple of times. On day two the Ambassador complained inaccurately about us on social media. Today they erected some fencing around our tent and chairs. But they have not spoken to us. In the three years since Nazanin was first unfairly taken, no Iranian diplomat has ever agreed to meet with me. That remains shameful.” He told Zamaneh about the reaction of Iranian officials to his hunger strike outside the Islamic Republic embassy in London
The United Kingdom has called for Nazanin’s release, and she was given diplomatic protection on 7th of March to assist in early release from prison. Iran had rejected Zaghari-Ratcliffe diplomatic status and does not recognize the UK’s decision to grant diplomatic protection to her. Furthermore, the Islamic Republic of Iran has refused to acknowledge the British citizenship of the British-Iranian dual citizen
Zamaneh asked Mr. Ratcliffe if the recent tensions with Iran might have any effect on Nazanin’s case. “Potentially – but I think things are very difficult to read. I think it is important for us to keep a straight path. And to keep our demands clear and consistent – Nazanin needs to come home
Zaghari-Ratcliffe’s family and the British government insists that the charges are political and that Nazanin is innocent and should be released. “When Jeremy Hunt made his announcement about granting Nazanin diplomatic protection he gave a number of reasons, including the fact that she is innocent, and that she is being held as diplomatic leverage
The foreign secretary, Jeremy Hunt, asserted that granting diplomatic protection might not lead to Zaghari-Ratcliffe’s immediate release
“It’s not a magic wand, it’s not going to solve things overnight, but it does create a different legal and political context and it sends a very strong message to Iran: you are a great civilization, you may have disagreements with the UK, but at the heart of this is an innocent woman, vulnerable, unwell and scared, and she has a four-year-old daughter.” Jeremy Hunt said
Recently Nazar Zaka, a Lebanese man who is also a permanent U.S. resident was released after nearly a four-year imprisonment in Iran. Richard Ratcliffe believes Zaka’s release is a positive sign
“I think it is a positive sign. And I thought Nazar Zaka was very impressive in his interviews making clear that other people should not be left behind. Other countries should make clear that Iran’s hostage diplomacy needs to stop.” Richard told Zamaneh
Iran has arrested a number of foreign and dual nationals over the last four decades. In a recent report from Javaid Rehman, the UN special rapporteur for human rights in Iran, Tehran’s ongoing detention of foreign and dual nationals has been identified as a problem
Alireza Shir-Mohammad-Ali, a 21-year-old political prisoner in Iran, was stabbed to death
at Fashafooyeh Prison earlier this week. Iranian authorities sometimes force political prisoners to stay in wards where dangerous criminals are held as a form of punishment. Fashafooyeh is notorious for its dangerous inmates
انتشار خبر بازداشتهای سیاسی تقریبا روزانه شده است و افکار عمومی متاثر از شدت گرفتن سرکوبها، جز در موارد خاص، دیگر حساسیت چندانی به این اخبار نشان نمیدهند و اسامی بازداشت شدهها خیلی زود به فراموشی سپرده میشوند. «محسن اسدی» هم میتوانست یکی از همین بازداشت شدههای گمنام باشد اگر نامش یادآور یک زندانی سیاسی باسابقه دیگر نبود.
محسن مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه باستانشناسی و میراث فرهنگی، برادر «مجید اسدی»، زندانی سیاسی محبوس در زندان «رجاییشهر» کرج، ظهر روز یکشنبه پنجم خردادماه در شهر یزد بازداشت شد. خانواده او همچون موارد مشابه پیشین، هنوز نمیدانند محسن از سوی چه نهادی و به چه اتهامی بازداشت شده است.
«فاطمه وکیلی»، مادر محسن و مجید اسدی در مورد بازداشت و زندانی شدن فرزندانش میگوید و در عینحال میپرسد چرا ماموران امنیتی دست از سر دو پسرش برنمیدارند.
او معتقد است جرم بزرگ محسن و مجید این است که دزد نیستند، فرزندان مردم را با باتوم در خیابان کتک نزدهاند و در کار اختلاسهای میلیاردی نبودهاند.
از او پرسیدیم چند روز پیش خبر بازداشت محسن منتشر شد؛ او را کجا و به چه شکلی بازداشت کردهاند؟
صبح روز یکشنبه پنجم خرداد، تعدادی مامور امنیتی به محل کار محسن در یزد مراجعه و او را بازداشت میکنند. ماموران سپس همراه با محسن به خانهاش رفته و آن جا را تفتیش کرده بودند. لپتاپ، دوربین عکاسی، کیس کامپیوتر و گوشی موبایل محسن را هم ضبط کرده و همراه محسن با خودشان بردهاند.
زمان مراجعه ماموران به منزل و تفتیش پسرتان، همسر و دختر ایشان منزل بودهاند؟
"آناهیتا" نوهام کلاس ششم است که آن ساعت در مدرسه بوده و همسرش هم سر کار بوده است. اما زمان تفتیش منزل، محسن به محل کار همسرش زنگ میزند و از او میخواهد به خانه بازگردد. همسرش که میرسد، ماموران را در حال به هم ریختن خانه میبیند. محسن به او میگوید که کاری نکرده است و حتما زود آزاد میشود و ماموران از او خواستهاند به همسرش زنگ بزند. همسر محسن از ماموران میپرسد به چه اتهامی محسن را بازداشت کردهاند اما آنها جواب نمیدهند. ما نمیدانیم محسن را چرا بازداشت کردهاند.
آیا مشخص شده است ماموران از چه نهادی محسن را بازداشت کردهاند و آیا حکم بازداشتی هم ارایه کردهاند یا نه؟
نمیدانیم مامور کجا بودهاند؛ وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه؟ نمیدانیم. اما محسن در منزل به همسرش گفته است آنها حکم بازداشت دارند و آن را در زمان بازداشت در محل کار به او نشان دادهاند.
از روزی که محسن بازداشت شده، با شما تماس گرفته است؟ آیا موفق شدهاید با او صحبت کنید؟
محسن یک روز پس از بازداشت، با همسرش تماس گرفته و گفته است حالش خوب است و نگران نباشند. این را هم گفته است که نمیداند کجا نگهداری میشود.
برای پیگیری حقوقی وضعیت محسن تاکنون توانستهاید کاری بکنید؟ برایش وکیل گرفتهاید؟
محسن هنوز وکیل ندارد و در این مرحله هم اصلا اجازه نمیدهند وکیل وارد پرونده شود. اما همسر محسن دیروز برای پیگیری وضعیت او به دادگاه انقلاب یزد مراجعه کرده و توانسته است بازپرسی را که گفتهاند مسوول پرونده محسن است، ببیند. در جواب اعتراض او و اینکه پرسیده چرا همسر من را گرفتهاید، بازپرس گفته است روز شنبه برگردید این جا تا خودش به شما بگوید چه کار کرده است. معلوم نیست میخواهند شنبه او را به دادگاه ببرند یا این فقط برای سردواندن ما است. نمیدانیم قرار وثیقه برایش صادر میکنند یا قرار بازداشت او را تمدید خواهند کرد. هیچی برای ما معلوم نیست.
پسرتان جز کار تدریس و پژوهش، فعالیت خاص دیگری در حوزه سیاسی یا مدنی داشت؟
به هیچ عنوان. محسن اصلا اهل فعالیت سیاسی نیست. در دانشگاه جز درس، سرگرم فعالیت دیگری نبود. بعد از تمام شدن درس هم سراغ کار رفت و دلمشغولی او همان کار تدریس است. واقعا معلوم نیست چرا بازداشتش کردهاند. الان هم نوهام آناهیتا که هنوز نمیداند پدرش بازداشت شده است، خیلی بیتابی میکند. به او چه بگوییم؟ بگوییم پدرش به چه جرمی بازداشت شده است؟
در خبرها آمده بود که مجید، پسر دیگرتان هم درگیر بیماریهای زیادی است اما اجازه نمیدهند برای درمان به بیرون زندان اعزام شود؟
مجید الان بیش از دو سال است در زندان گوهردشت (رجاییشهر) زندانی است. پیش از آن هم تیرماه ۱۳۸۷، سه ماه به زندان فرستاده شد. پس از آن هم از ۱۳ مهرماه ۱۳۹۰ تا ۹ تیرماه ۱۳۹۴ برای چهار سال در «اوین» زندانی بود. بعد از آزادی که تنها یک سال و چند ماه طول کشید، ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ دوباره بازداشت و به شش سال زندان و دو سال تبعید محکوم شد. الان هم در زندان رجاییشهر است. در این شش سال زندان، گرفتار بیماریهای زیادی شده است. از همان زمان اعتصاب غذا در بهار ۱۳۹۳ در زندان اوین، دچار بیماری التهاب دستگاه گوارشی شد و بعدتر بیماری التهاب حاد ستون فقرات هم به سراغش آمد. این اواخر هم بیماری شبکیه چشم به مشکلاتش افزوده شده است.
برای درمان این بیماریها به مجید اجازه دادهاند برای درمان به خارج از زنان اعزام شود؟
اوایل زندانی شدن مجددش، هر سه ماه یک بار او را برای ادامه درمان به خارج از زندان منتقل میکردند. اما اکنون مدت زیادی است، شاید بیش از یک سال، که هرچند بهداری زندان نوشته است مجید باید برای درمان به خارج از زندان اعزام شود اما به دستور «ضیایی»، رییس زندان، از اعزام پسرم برای درمان به خارج از زندان ممانعت میشود. مجید در بیمارستان «امام خمینی» پرونده پزشکی دارد و با هماهنگی بهداری زندان، قرار بود هر ماه یک بار برای پیگیری درمان به این بیمارستان اعزام شود. این در حالی است که او به شدت بیمار است و علاوه بر بیماریهای دستگاه گوارش، از جمله زخم معده، زخم اثنی عشر و کیست کبد و روماتیسم ستون فقرات، شبکیه چشمش هم آسیب دیده است و به درمان فوری نیاز دارد.
در یک سال و چند ماهی که مجید بین دو زندان آزاد بود، سرگرم چه کاری بود و به چه بهانهای دوباره بازداشت شد؟
مجید در آن یک سال آزادی، در شرکتی به عنوان مترجم کار میکرد و علاوه بر آن سرگرم درمان خودش و درگیر کارهای درمانی پدرش بود. پدرش مشکل کبدی داشت و بعد از مراجعات و گرفتاری زیاد، همان زمان آزادی مجید عمل پیوند کبد انجام داد. شبی که ۱۰ مامور به خانه ما ریختند تا مجید را دوباره بازداشت کنند، مجید تازه از بیمارستان بازگشته بود و برگه نتایج آزمایش پدرش در کیفش بود.
در این شرایط، امکان ملاقات با مجید را دارید؟
بله، مجید را هر هفته ملاقات میکنیم. چهارشنبه هم او را دیدیم. وقتی خبر بازداشت محسن را به او دادیم، خیلی عصبانی شد که به ناحق برادرش را گرفتهاند و او نمیتواند کاری برایش بکند. میداند برادرش کاری نکرده است و به ناحق بازداشت شده است. پسران من نه دزدی کردهاند، نه با باتوم به سر و تن جوانان مردم کوبیدهاند و نه اختلاس میلیاردی کردهاند. من به پسرانم افتخار میکنم و سرم را بالا میگیرم. بچههای من شرافتمندانه در ایران زندگی میکنند چون من راه راست و درستی را به بچههایم یاد دادهام. برای همین است که دست از سر بچههای من برنمیدارند. من نمیدانم با بچههای من چه کار دارند؟ چرا اطلاعات دست از سر بچههای من برنمیدارد. فقط به خاطر اینکه راه راست میروند، دست از سر بچههایم بر نمیدارند؟ روی سخنم با مردم ایران است تا بدانند در این مملکت چه میگذرد.
Iranian authorities have launched a fresh crackdown on political activists, arresting the brother of jailed activist Majid Asadi and issuing fresh charges against activists Atena Daemi and Golrokh Ebrahimi Iraee
Mohsen Asadi, a professor of archeology, was arrested on May 26, 2019 in the city of Yazd and taken to Rajaei Shahr Prison, Karaj. As with many activists arrested in Iran, the accused and his family have not been informed of the charges against him
Fatemeh Vakili, the mother of Mohsen and Majid Asadi, spoke about her sons’ arrest and the case against them. She said security agents will not leave her family alone and her sons have committed no crime
It was a few days ago when your son, Mohsen, was arrested. Can you tell us where he was arrested and what happened
On the morning of Sunday, May 26th, security agents went to Mohsen’s office in Yazd and arrested him. They then took him to his house, and after searching it, took his laptop, camera, computer, and phone with them
Were his wife and daughter at home at the time of the search and arrest
My granddaughter Anahita, a six-grader, was at school at the time and his wife was at work. However, the agents ordered him to call his wife and ask her to return home. When she got there, she saw them tearing the place apart. Mohsen told her he had done nothing, and that he would be released soon. When she asked them on what charge they were arresting her husband they did not give any answer. We still don’t know why he was arrested
Do you know what organization arrested him and whether the agents provided any arrest warrant or not
We don’t know where they were coming from. Maybe the Intelligence agents or Revolutionary Guards officers. But Mohsen told his wife at home that they showed him the arrest warrant when they were arresting him at the office
Has he been able to contact you since then? Were you able to talk to him
The day after the arrest, he called his wife and said he’s fine, and that there was no need to be worried. He also mentioned that he doesn’t know where he is
Were you able to get him a lawyer and follow up on his case
He does not have an attorney yet and during this phase, they don’t give lawyers any access to the case. However, his wife went to the Revolutionary Court in Yazd yesterday and was able to see his prosecutor. When she asked him about the reason for Mohsen’s arrest, he replied, come back Saturday and he’ll tell you himself. It’s not clear if Mohsen will be in court on Saturday or if he [the court official] just said that to get rid of us. We don’t know if they will accept bail or will extend the detainment period. Nothing is clear at the moment
To best of your knowledge, was Mohsen involved in anything other than teaching and research? Anything political or related to civil society
Mohsen does not like politics at all and the only thing he was involved in was teaching at the university. He really loves his job and began working right after graduation. We have no idea why he was arrested. Now my granddaughter, who does not yet know her father has been arrested, is very worried about him. We don’t know what to tell her. [We can’t] tell her why her father was arrested
There were news reports that your other son, Majid, who is currently in jail, has also been denied medical attention or leave, although he’s suffering from a host of ailments
Majid has been in prison for more than two years now and prior to that, he was also arrested for three months back in July 2008 at one time, and another time for four years in Evin Prison, from 2011 to 2015. He was only free for a year and a few months before he was arrested again on February 18, 2017, and sentenced to six years in prison and two years in exile. He now is in Rajaei Shahr Prison. During those years of prison, he has been diagnosed with various diseases. When he went on a hunger strike in Evin Prison in spring 2014, his health was badly impacted and later he experienced some pain in his spine. Recently he has some issues in his eyes as well
Do authorities let him leave the prison to treat these diseases
In the beginning, they took him out for a visit to the doctor every three months, but now it’s been a very long time, maybe more than a year, that he has not seen his doctor at Imam Hospital. Although the prison clinic recommended doctor appointments for Majid, the prison director, Mr. Ziayi, does not let him. This is while he’s suffering badly from the diseases and is always in pain. He is in need of urgent medical attention
What did he do during the year that he was free between arrests? And why he was arrested again
During that year he began working as a translator for a company and other than that was busy dealing with his own and his father’s medical situations. His father’s liver failed and he had a liver transplant surgery during that time. The night that 10 agents raided our home with his arrest warrant, he was coming back from the hospital and had his father’s medical documents in his bag
Are you able to meet Majid regularly
Yes, we go to visit him every week. Wednesday was the last time we saw and told him the news of Mohsen’s arrest. He was angry and said they took him for no reason, and it is not fair that he can’t do anything about it. He knows his brother is innocent and was arrested unjustly
My sons are not thieves, did not take million-dollar bribes and did not suppress people on the streets. I’m proud of my sons. They live their lives with honor since that’s how I raised them. This is why they arrested them. I have no idea what the [authorities’] problem with my sons is. Why don’t they leave them alone?
I want Iranian people to know what is happening in their country
با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت سه جوان بهایی به نامهای «اردشیر فناییان» (۳۰ ساله)، «بهنام اسکندریان» (۲۵ ساله) و «یلدا فیروزیان» (۲۰ ساله) در شهر سمنان، هیچ اطلاعی از محل نگهداری و شرایط جسمانی بازداشتشدگان دردست نیست. آنها از حق داشتن وکیل هم محروم هستند، فقط به خانوادههاعلام شده که فرزندانشان متهم به تبلیغ علیه نظام و اخلال در امنیت ملی هستند.
یکی از نزدیکان دستگیرشدگان در مورد نحوه بازداشت این سه تن میگوید: «صبح روز سه شنبه ۱۰ اردیبهشت حوالی ساعت هشت صبح ماموران اداره اطلاعات سمنان به طور همزمان به منازل مسکونی سه فرد بهایی مذکور، مراجعه و در ابتدا برای تفتیش وارد منازل ایشان شدند. تعداد ماموران در هر خانه چهار تا شش نفر بود که همگی صورتهایشان را با ماسک پوشانده بودند. برخوردهایشان در هر مکان متفاوت بود ولی اصولا برخوردی مؤدبانه و قانونی نداشتند حتی حکم را هم با اصرار بیش از حد صاحبخانه و با اکراه نشان دادند. پس از یک ساعت بازرسی و ضبط تعدادی وسایل شخصی و مذهبی، اردشیر، یلدا و بهنام را هم بازداشت کردند و با خود به نقطه نامعلوم انتقال دادند که تا این زمان خبر چندانی از ایشان نیست.»
یکی از نزدیکان اردشیر فناییان هم میگوید که خانواده فناییان از یک ماه پیش که فرزندشان بازداشت شده تا این زمان، هیچ خبری از او ندارند و اردشیر در طی این مدت حتی یک تماس تلفنی کوتاه هم با خانوادهاش نداشته است.
به گفته این منبع مطلع مادر اردشیر حدود دو، سه ماه پیش بر اثر تصادف جانش را از دست داد و پدرش هم به دلیل مشکلات کلیه در بیمارستان بستری است به همین دلیل خواهر اردشیر با فرزند کوچکش که ساکن شهرستان گنبدکاووس است برای پیگیری کارهای برادرش به سمنان میآید و تاکنون مسئولین قضایی یا اداره اطلاعات هیچ پاسخ روشن و مشخصی از وضعیت برادرش به او ندادهاند.
اردشیر فناییان پیش از این هم در بهمن ماه سال ۱۳۹۱ توسط وزارت اطلاعات دستگیر که پس از پنجاه روز بازداشت موقت، به قید وثیقه آزاد شد. چندی بعد دادگاه انقلاب اسلامی سمنان، اردشیر فناییان را به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۹ ماه حبس تعزیری محکوم کرد که حکم مذکور در دی ماه سال ۱۳۹۲ به اجراء درآمد. اردشیر بلافاصله پس از اتمام دوران محکومیت، توسط اداره اطلاعات سمنان برای انجام خدمت نظام وظیفه به سربازی فرستاده شد.
فرد دیگری از نزدیکان بهنام اسکندریان در مورد وضعیت این زندانی بهایی میگوید: «شش روز پس از بازداشت، بهنام در یک تماس تلفنی کوتاه به خانوادهاش اطلاع داد که مورد ضرب وشتم قرار گرفته و از خانوادهاش درخواست دو میلیون تومان پول نقد کرد تا برای او به زندان بیاورند. پس از مراجعه خانواده اسکندریان به زندان، مشخص شد که بهنام را از سلول انفرادی اداره اطلاعات به قرنطینه زندان منتقل کردهاند که او در آنجا با شخصی معتاد به مخدر شیشه هم سلول میشود. آن زندانی از او اخاذی میکند که چون بهنام پولی همراه نداشته او را به شدت کتک میزند که نگهبانان زندان با آنکه صدای دو زندانی را میشنوند و از دوربینها هم صحنه زد و خورد بین ایشان را میبینند ولی هیچ مداخلهای نمیکنند. بعدا مشخص میشود که بهنام، پول را برای در امان بودن از اذیت و آزار این زندانی خواسته است.»
پس از تایید ضرب و شتم از سوی مراجع قانونی، خانواده اسکندریان برای بهنام تقاضای پزشک قانونی را میکنند. به آنها گفته میشود که فرزندشان عاقل و بالغ است و فقط خودش میتواند تقاضای معاینه و بررسی پزشک قانونی را بدهد. این درحالی است که بهنام اسکندریان از زمان بازداشت بجز همان تماس کوتاه تلفنی، دیگر هیچ ارتباط تلفنی یا ملاقاتی با خانوادهاش نداشته و از دسترسی به وکیل هم محروم بوده است.
یلدا فیروزیان، سومین بهایی بازداشت شده در سمنان است. بنا به اظهارات یکی از نزدیکان یلدا، ده روز است که او را از باداشتگاه اداره اطلاعات به زندان شهر سمنان منتقل کردهاند. در آنجا، یلدا در اتاقی به تنهایی زندانی است. احتمالا این اتاق، همان اتاقی است که چند سال قبل، بانوان بهایی سمنان در آن زندانی بودهاند. در زندان سمنان و بسیاری از شهرهای ایران، زندانیان بهایی به دلیل حکم نجاست در اتاقهایی جداگانه و دور از سایر زندانیان نگهداری میشوند. در پنج روز نخست، با آنکه در بند عمومی، استفاده از تلفن عمومی آزاد است ولی به یلدا اجازه تماس تلفنی ندادند ولی پس از پنج روز، او توانست با خانوادهاش تماس بگیرد. با انتقال یلدا به زندان عمومی، خانواده فیروزیان تقاضای ملاقات با دخترشان را مانند سایر زندانیان بند عمومی کردهاند که البته تاکنون اجازه ملاقات داده نشد و یکی از مسئولین زندان به آنها گفته یلدا ممنوع الملاقات است.
گلرخ و شیدرخ فیروزیان، خواهران یلدا در سال ۹۱، چهل روز در اداره اطلاعات سمنان بازداشت بودهاند و سپس هر کدام به اتهام تبلیغ علیه نظام یک دوره محکومیت شش ماهه را در طی سالهای ۹۲-۹۳ در زندان سمنان گذراندهاند. هژیر فیروزیان، پدر این خانواده هم در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ با شکایت یکی از ماموران اداره اطلاعات سمنان، به اتهام افتراء چهل روز زندانی بوده است. ماجرا این بوده که آقای فیروزیان در ملاقات با دخترانش متوجه ضرب و شتم یکی از آنها توسط بازجو میشود. او مراتب را به مراجع قضایی و قانونی سمنان گزارش میدهد که چون اقدامی صورت نمیگیرد برای رئیس جمهور نامهای مینویسد و ضرب و شتم دخترش را شرح میدهد. در همین زمان به دادگاه انقلاب سمنان احضار و به اتهام افتراء به مامور وزارت اطلاعات، محاکمه و به یک میلیون و دویست هزار تومان جریمه نقدی محکوم میشود. هژیر فیروزیان به دلیل ناعادلانهبودن این حکم از پرداخت جریمه امتناع میکند و جهت تحمل چهل روز حبس بدل از جریمه نقدی به زندان سمنان منتقل میشود.
به گفته یک منبع مطلع از سمنان در روزهای گذشته، چند شهروند بهایی دیگر از طرف وزارت اطلاعات تهدید به دستگیری و برخورد قضایی شدهاند.
It’s been more than a month since three Baha’is in Semnan – Ardeshir Fanaian, aged 30, Behnam Eskandarian, aged 25 and Yalda Firuzian, aged 20 – were arrested, without any news on their whereabouts and situation. The three Baha’is have been denied the right to a lawyer. All their families have been told is that the three are charged with “propaganda against the regime” and “disturbing the public peace
A source close to the Baha’is told : “It was Tuesday morning, April 30, around 8 o’clock, when security agents raided their homes simultaneously, searched and seized their belongings. In each home, there were 4-6 agents who were wearing masks. Their actions varied in every case, but in general, they did not act according to the law, were very rude, and barely showed them the arrest warrant at the time of detainment. After confiscating their belongings, they took Ardeshir, Yalda, and Behnam to an undisclosed location and we have no other updates since then
One of Ardeshir’s relatives told that his family was unable to contact Ardeshir, or receive any news about him, meaning also that he has not been allowed to make even a single call
The relative added that Ardeshir’s mother was killed in a car accident two months ago while his father is hospitalized due to poor health. Ardeshir’s younger sister, with her child, live in Gonbad. The sister has reportedly tried to learn more about Ardeshir’s situation from the authorities, and has traveled to Semnan frequently to do so, but so far the authorities have stonewalled her efforts
The 30-year-old had been previously arrested, in February 2012, and was released 50 days later on bail. A Revolutionary Court later sentenced him to nine months in prison for spreading “propaganda against the regime,” which he served from December 2013. Ardeshir was then sent to mandatory national service after serving his prison sentence
A friend of Behnam Eskandarian, meanwhile, told : “Six days after his arrest, Behnam called his family briefly, saying that he had been badly beaten and needed 20 million Iranian rials [about $600] to be taken to the prison. When his family went there, they found that after a period in solitary confinement, Behnam was transferred to a cell with a meth addict who beat him and extorted him for money. Prison guards did not get involved although they saw the scene on security cameras and could hear what was happening. Behnam asked for the money to be safe from his cellmate
Behnam’s family asked for an official investigation into the incident but was told their is an adult and that he can ask for an investigation himself. But the fact was that Behnam was still in detention, deprived of communication beyond that short call and denied access to a lawyer
The third Baha’i, Yalda Firuzian, was transferred to Semnan’s prison 10 days ago and is being held in solitary confinement. (Part of the reasoning for holding Baha’is in solitary confinement is that the government, following an orthodox interpretation of Shia Islamic teachings, says Baha’is are “unclean” and untouchable and should be isolated from Muslims.) Yalda was able to call her family after the first five days and told her family of her whereabouts. Her family then tried to visit her but were told that Yalda was not allowed to receive visitors
Yalda’s sisters, Golrokh and Shidrokh, were also arrested in 2012 and were held for 40 days until charged with spreading “propaganda against the regime” and sentenced to six months in prison. They served their sentences separately, in 2013 and 2014
Their father, Hazhir Firuzian, was also detained for 40 days in February 2014. He had been visiting one of his daughters in prison, and discovered that she had been assaulted by the interrogator; Firuzian tried to press criminal charges, without success. He wrote to officials to describe the situation – and was then summoned to a Revolutionary Court in Semnan and charged with defaming a government agent. Firuzian was sentenced to a $1,000 fine, which he said was “unjust” and which he refused to pay. The authorities therefore detained him for 40 days